دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 100614
تعداد نوشته ها : 124
تعداد نظرات : 11

Rss
طراح قالب
GraphistThem248

تو صف نون بودم ديدم۲ تا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث ميكردن ..
اولى : برو بابا !

دومى : به من نگو بابا به من بگو عمو ، به من كه ميگى بابا

من نسبت به تو احساس مسئوليت پيدا ميكنم!!

 

امروز آقا، بي تو جور ديگري بود
حتي نگاه ياسها، نيلوفري بود

خورشيد مثل پنج شنبه پا نمي شد
انگار بين رختخوابش بستري بود

برشانه هاي شمع ها در اول صبح
تابوت يك پروانه ي خاكستري بود

وضعيت آب و هوا مثل هميشه
مثل هواي جمعه ي پشت سري بود

چشم زمين جاهليت خيز دنيا
دنبال خطّ كوفي پيغمبري بود

اينكه غروب است و كمي بارانيم، نه
از اولش همه روز گريه آوري بود

در چشمايم ، التماس آخرينم
ما را به سمت “چشمهايت مي بري” بود

دسته ها : شعر
1392/3/31

ميـلاد علــي‌اكبــر آمـد
در جلوه حسين ديگر آمد
از امـر خـدا مگـر دوبـاره
از غـار حـرا پيمبــر آمـد

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

اين روح مطهر حسين است
اين پارۀ پيكـر حسين است
اين كوثر كوثـر محمّد
آئينـه مـادر حسيـن است

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

عباس علي است بي‌قرارش
زينب زده بوسه بر عذارش
هم قلب ملك شـده كبوتر
هم جـان جهانيـان نثارش

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

بابا شده محو و مات رويش
گل بوسه گرفته از گلويش
باشد كه خدا به روز محشر
بخشد همه را به تار مويش

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

قرآن حسين و خط و خالش
از حـق صلـوات بـر جمالش
محبـوب دل عزيـز زهرا
ممـدوح محمّـد است و آلش

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

در باغ حسين شاخۀ يـاس
بر حسن رسول اشبه الناس
لبخنــد زده بــه روي بابـا
پيوسته ربوده دل ز عباس

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست

اي نسل جوان كه بي‌قراريد
از بـاغ بـهشت گـل بيـاريد
در محضر حضرت محمّد
روي قــدم علــي گذاريــد

الله الله اين لالۀ ليلاست- يا يوسف زهراست
شاعر: سازگار
دسته ها : شعر
1392/3/30

يكي از فانتزيام اينه كه
برم امريكا تو جلسه معرفي شركت كنم .
همين وسط ها ي جلسه گوشي Glx ام زنگ بزنه
منم بگم sorry و به راحتي گوشي رو از جيبم در بيارم و در حالي كه بقيه
دارن به من ميخندند يهو گوشي يكي شون زنگ بزنه ولي هر كاري كنه
گوشي جديد apple اش از جيبش در نياد . منم يه پوزخند بزنم و
در حالي كه بقيه دارن با تعجب به من نگاه ميكنند و ميگند wait , wait !!!
تو افق ناپديد شم...چشمك

تجربه بهم ثابت كرده كه از يه سني به بعد ديگه نبايد در پيشگاه والدين گرامي از افعال پرسشي استفاده كرد!

براي مثال :ميشه من امشب با دوستام برم بيرون؟ (شكل غلط).

من رفتم بيرون! (شكل صحيح).

دسته ها : حقيقت تلخ
1392/3/30

براي كسي خاك باش كه

اگر فردا شكوفه داد و گل شد

بداند ريشه از كجا دارد....

دسته ها : حقيقت تلخ
1392/3/22

دختري از كوچه باغي ميگذشت
يك پسر در راه ناگه سبز گشت

در پي اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان ديگر نگفت او يك كلام

دختر اما ناگهان و بي درنگ
سوي او برگشت مانند پلنگ

گفت با او بچه پروي خفن
مي دهي زحمت به بانويي چو من؟

من كه نامم هست آزيتاي صدر
من كه زيبايم مثال ماه بدر

من كه در نبش خيابان بهار
ميكنم در شركت رايانه كار

دختري چون من كه خيلي خانمه
بيشت و شش ساله _مجرد_ديپلمه

دختري كه خانه اش در شهرك است
كوي پنجم_نبش كوچه_نمره شصت

در چه مورد با تو گردد هم كلام
با تو من حرفي ندارم والسلام!!!

اي پرتوي از جلوه ي جانانه اباالفضل

بر شمع ولايت شده پروانه اباالفضل

 

در انجمن علوي مردان خدايي

بر شمع ولايت شده پروانه ابالفضل

 

ناموس وفا ، نور هدي ، قبله حاجات

كانون وفا ، مظهر جانانه اباالفضل

 

در مكتب اخلاص و وفاداري و تهذيب

استاد تويي ،كامل و فرزانه ابالفضل

 

در حلقه ي خورشيد عذاران  بهشتي

زد موي تو را دست ملك شانه ، ابالفضل

 

الطاف تو خواهندغلامان حريمت

اي بهره ور از فيض تو بيگانه ابالفضل

 

سوداي تو دارد سر شوريده ام امروز

آهنگ تو دارد دل ديوانه اباالفضل

 

در دام ولاي تو گرفتار ابد شد

مرغ دل من بي هوس دانه ابالفضل

 

يك عمر بود « خوش عمل » از هجر تو بيمار

بفرست دوايي ز شفاخانه ابالفضل

شعر از : عباس خوش عمل

دسته ها : شعر
1392/3/22

ساكت كه ميشيني ميذارن پاي جواب نداشتنت،

عمرا بفهمن داري جون مي كني تا حرمت ها رو نگه داري...

دسته ها : حقيقت تلخ
1392/3/19
X